عشق اميدوارانه
عشقي كه براساس خوشبيني زياد بهوجود آمده است عشق اميدوارانه است؛ زمانيكه عاشق ميشويم، تصور ميكنيم آن فرد زندگيمان را متحول خواهد كرد؛ ممكن است آن فرد به ما كمك كند تا ناراحتي و غصههاي خود را فراموش كنيم و به ما آرامش هديه كند اما بيشتر اين نوع عشقها در ظاهر آرام و منطقي بهنظر ميرسند.
عشق نجاتدهنده
در اين قسمت ما بهخاطر اين عاشق فردي ميشويم كه ما را از تنهايي نجات ميدهد. به اين نوع عشق، عشق ناجي گفته ميشود؛ در اين مرحله نيز مانند قسمت قبل فرد سعي ميكند حقايق را ناديده گرفته و بهخود اميد واهي بدهد.
عشق به خاطر از خود متنفر بودن
در اين مرحله ما به خاطر اين عاشق ميشويم كه شخص مورد علاقه ما با ما بدرفتاري ميكند زيرا ما هم اعتقاد داريم شايسته آن بدرفتاريها هستيم. نمونه اين آدمها، افراد بدزبان، پرخاشگر يا كساني هستند كه از طرف مقابلشان سوءاستفاده ميكنند؛ اين دقيقا با عشق واقعي در تضاد است.
عشق خريدني
در اين قسمت ما براي اين عاشق شخصي ميشويم كه فكر ميكنيم اين عشق باعث ميشود زندگي ما داراي مفهوم و ارزش بيشتري شود. اين عشق تقريبا مشابه عشق اميدوارانه است اما ممكن است اين نوع عشق شديدتر باشد، شايد به خاطر اين باشد كه ديگر تحول و دگرگوني كه در زندگي ما بهوجود ميآيد فقط ظاهري نيست.
عشق كاربردي
ما در اين مرحله زماني عاشق ميشويم كه متوجه ميشويم علائق و آرزوها و هدفهاي فردي مشابه هدفهاي ماست و فكر ميكنيم ممكن است اين فرد به ما كمك كند تا سريعتر به هدفهاي مشتركمان برسيم.
عشق متضاد
اين قسمت ما بهخاطر اينكه فرد مورد نظرمان شخصيت مرموز و غيرقابل فهمي دارد عاشقش ميشويم. او كارهاي عجيبي انجام ميدهد كه ما را سرگرم ميكند و برايمان جالب است؛ اين فرد شخصيتي دارد كه دقيقا متضاد با شخصيت خود ماست و بههمين دليل عاشقش ميشويم. اين عشق در نقطه مقابل عشق حقيقي قرار دارد.
نظرات شما عزیزان: